کیمیا

وبلاک علمی و فرهنگی

کیمیا

وبلاک علمی و فرهنگی

اعتراف

دخترک کوله به پشت

اشک به مشت

زیر دیوار غمی خم شده است

خود او می گوید :

من خود سیزده ام !

گاه گاهی روزگار

از سر بی خبری

خنده ای می دهدم

لیک هر روز و شبم

طبق قانون جهان

از نحوست لبریز !

مدتی می گرید

لحظه ای چند، درنگ

راه کج می کند این بار به سوی خانه

چاره ای دیگر نیست

دخترک می گوید :

سوختن، خود ساختن ، جنگیدن

زندگی باید‌!

چاره ای دیگر نیست

چاره ای دیگر نیست...

نظرات 3 + ارسال نظر
احمد-رایت الحب سکارا چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:00 ق.ظ http://www.opm2.blogsky.com

سلام کیمیا من شما رو لینک کردی شما هم منو لینک کنید ممنون میشم


من شما رو به اسم وبلاگ علمی وفرهنگی لینک کردم (کیمیا)
فعلا بای

آرش پنج‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:42 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

سلام جناب رفیعی.مطلبتون خیلی جالب بود.
راستی فامیلیمون یکیه
اسمت چیه؟؟

سمندری چهارشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 07:59 ب.ظ http://www.jaghorinews.com

استاد گرانقدر نوشته های شما را خواندم جالب و خواندنی است اگر در مورد مسایل اجمتاعی کمی بنویسید وبلاگ شما زیباترو خواندنی تر خواهدشد . باتشکر از شما فرید یاسا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد